قرص ماه توهستی و ، برگه تنها منم ... به سفررفتی وترس نیایی ، با
قرص ماه توهستی و ، برگه تنها منم
به سفررفتی وترس نیایی ، با من است
به سفررفتی وننوشتی دوسه خط قابل ما
بخورم من تکانی وکشم ، صدافسوس شما
بگذارید که آه بکشم ازته دل ، آب شوم
زره زره بکشم ، درد و کوتاه شم
مثل افیون خطرناک ، بسوزم ودود شوم
شعله های آتش ، یوسف ومعبود شوم
مثل هیمی بسوزان به تنورو ، خاکم کن
هرچه بد لایق ما هست ، توسزاروارم کن
به خرابات نشستم ، شکستم به ادب مم شدم
نکشید دست زعشقش غلام ، گرچه خاموش شدم
غ..ر..آ
[ دوشنبه 95/8/3 ] [ 9:48 صبح ] [ غلامرضا رمضانی آقداش ]